داستان های جذاب و خواندنی | ||
|
در مورد نگاه مثبت ، يكي از اساتيد ايراني خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:
توي كلاس، از دختري كه درست توي نيمكت بغليام مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟
گفت: اول بايد برنامه زماني رو ببينه.
پرسيدم: فيليپ رو ميشناسي؟
گفتم: نميدونم كيو ميگي!
گفتم: نميدونم منظورت كيه؟
باز هم نفهميدم منظورش كي بود! اونجا بود كه كاترينا صداشو يهكم پايين آورد و گفت: فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني كه روي ويلچير ميشينه.
اينبار دقيقاً فهميدم كيو ميگه، ولي به طرز غيرقابل باوري رفتم تو فكر. آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگيهاي منفي و نقصها چشمپوشي كنه. چقدر خوبه مثبت ديدن كه حتي نگي معلول و بگي هموني كه رو ويلچر ميشينه.
يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو ميشناختم، چي ميگفتم؟ حتماً سريع ميگفتم همون معلوله ديگه! وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم.
شما چي فكر ميكنيد؟ چقدر عالي ميشه اگه ويژگيهاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقصهاشون چشمپوشي كنيم . نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |